سکوت ما بهم پیوست و ما (ما) شدیم تنهایی ما تا دشت طلا در من کشید آفتاب از چهره ی ما ترسید دریافتیم و خنده زدیم نهفتیم و سوختیم هرچه بهم تر, تنهاتر از ستیغ جدا شدیم من به خاک آمدم و بنده شدم تو بالارفتی و خدا شدی
نظرات شما عزیزان: